بارانباران، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

روزهای زندگی مامان وبابا

نزدیک شدن به تولد خواهری

سلام باران خانومم هزار ماشااله انقدر شیرین شدی که شرح همه هنرات میشه یه کتاب ولی من مختصری از کاراتو بهت میگم عاشق باب اسفنجی هستی و روزی ٢٠٠ بار باید شعرشو برات بذاریم که تو هم دست و پا شکسته با هاش بخونی ، عاشقه بپر بپر رو تشک تختی و از دیوار راست بالا میری، کلمات جدیدت ( مجید ، مامانی،بیتا ، انار ، گردو ، بگیر، جیش) ، صدای حیوانات که بلدی اسب ایییییییییییییی ، هاپو هاپ ، پیشی مووووووووووو،جوجو جیک جیک البته اینارو باید تصویری ببینی چون خیلی بامزه میگی همه رو. خوب خانومم دیگه چیزی تا تولد خواهرت نمونده حدودا ١٠ روز و فکر کنم یکی دو ماه من نتونم براتون مطلب بنویسم چون دیگه با وجود دو تا دختر شیطون وقتی برای نوشتن نمیمونه پس تا چند وقت...
24 دی 1391
1